درحال فتح قله ها
♦️در حال فتح قله ها یکی پس از دیگری و نزدیک شدن به قله نهایی هستیم!
✍ناشناس
آیا مسیر خودبراندازی ایران هر روز گشوده تر و به هدف نزدیک تر می شود؟
چند سال پیش محمد بن سلمان گفت که جنگ را به درون ایران می بریم . آن روز کسی متوجه نشد که بن سلمان چه می گوید و مسولان کشور به جای این که به این هشدار ها توجه کنند و بفهمند که راه نفوذ آنان کجاست به تولید سلاح و ساخت موشک و کمک به نیروهای نیابتی در یمن پرداختند اما پیش گویی بن سلمان کم کم دارد به ثمر می نشیند .
روزی بود که حاکمیت قدم زدن حاج قاسم سلیمانی را بر تپه ها و خاکریزهای عراق و سوریه نشان اقتدار جمهوری اسلامی ایران می دانست و به آن افتخار می کرد اما امروز نه در عراق و سوریه بلکه عکس سردار را نمی تواند بر روی دیوار اطاق کنفرانس خبری با وزیر خارجه عربستان در تهران پایتخت کشور نگهدارد و یا تندیس سردار را در باشگاه کشور خودش در اصفهان در بازی بین سپاهان و الاتحاد بگذارد .
ایران اکنون در مسیر دنده عقب حرکت می کند . آذربایجان مسیر ایران به ارمنستان را می بندد و ایران که روزی هارت و پورت علیه آذربایجان می کرد دست بسته ناظر چنین تحولی در مرز غربی خود می شود و خفه خون می گیرد.
در شرق کشور یک فرقه بی اصل و نسبی چون طالبان تهدید می کند که هر وقت بخواهد تا اصفهان را هم می تواند فتح کند، آب هیرمند را به رویش می بندد و یکی از مسئولانش با دبه آب، رئیس جمهور ایران را به تمسخر می گیرد و ایران خفه خون می گیرد .
در جنوب، دو کشور عربستان و کویت با قدرت تمام اعلام می کنند که ایران در منطقه نفتی آرش هیچ حقی ندارد و ایران خفه خون می گیرد . امارات موضوع اختلاف بر سر مالکیت سه جزیره ایرانی را به دادگاه های بین المللی می کشاند و ایران خفه خون می گیرد.
در باشگاه اصفهان پس از آن که تیم عربستانی حاضر به بازی با سپاهان به خاطر وجود تندیس قاسم سلیمانی نمی شود مردم علیه مسئولان شعار می دهند و مرگ بر دیکتاتور و رضا شاه روحت شاد می گویند .
آمریکا پول نفت ایران را به قطر منتقل می کند تا زیر نظر امیر قطر برای مصارف غذایی و دارویی مصرف شود .
اما ایران در کجا قرار دارد ؟
اکنون جایگاه ایران شبیه موقعیت آن شیری هست که باید به خاطر این که تعزیه خراب نشود هر دردی را تحمل کند .
می گویند در تعزیه ای کارگردان، یکی از مخالفان خودش را در نقش شیر وارد تعزیه کرد اما دم شیر را چوبی قرار داد و هر از گاهی به شیر سر می زد و به بهانه این که دم شیر نیفتد فشاری به چوب می داد و هرگاه طرف می خواست از درد داد بکشد می گفت : هیس تعزیه بهم می خورد .
اکنون ایران هم به این مرحله رسیده است . اعتراضات سال گذشته نشان داد که حکومت مشروعیت مردمی خود را طور کامل از دست داده و از بیرون هم تحریم ها روز به روز دایره را برایش تنگ تر می کند. چاره کار را در کوتاه آمدن دید. به دولت دست نشانده خودش دستور کوتاه آمدن داد و اکنون غرب می داند که ایران در گوشه رینگ گیر افتاده است و از سویی هویج توافق و رفع تحریم را نشان می دهد و از سوی دیگر چماق فشار کشور های همسایه را بالای سر ایران نگه داشته است و مدام ایران را به کوتاه آمدن فرا می خواند و به او گوشزد می کند که اگر قدمی خلاف بردارد تعزیه بهم می خورد . داستان ایران شبیه سال های آخر سرهنگ قذافی در لیبی شده است، چیزی که اهل عقل و خرد آن را پیش بینی می کردند .
ما در مسیر کوتاه آمدن های بی وقفه شدیم و تا جایی عقب خواهیم نشست که همه چیز را تحویل دهیم و کت بسته در اختیار غرب قرار بگیریم.
از حوثی ها دست برداشتیم ، حسنیون آذربایجان را تسلیم کردیم، مسعود شاه را به امان خدا رها کردیم و به تماشای آوارگی هزاره ها در افغانستان نشستیم .
و این چنین قله ها را یکی پس از دیگری فتح کرده ایم و داریم به قله نهایی نزدیک می شویم.
@nasiri1342238
به جای لعنت فرستادن به تاریکی شمعی روشن کن....