مهر او بدعادتم کرد
هرچه پیش میرم مهر او درخودم میبینم.
توقع م روازادمها بالا برده و این توقع تنهام کرده.
حقوق دادن.
هیچ انرژی ازش نگرفتم. به خاطر تعدیل ها
مث مال دزدی ه .
یه زمانی که به اون حق نیازداشتیم آزمون دزدیده شد .
وحالا که خورد خورد دارن برمیگردونه
دیگه برکتش رفته
و انقد پول بی ارزش که ... کارتم و پرت کردم رو جاکفشی . و اصرار بچه ها برای خرید نتیجه نداد. بی حوصله م
+ نوشته شده در چهارشنبه یکم تیر ۱۴۰۱ ساعت 8:32 توسط ZAHRA
|
به جای لعنت فرستادن به تاریکی شمعی روشن کن....