گاهی
گاهی آنقدر سخت است
گذشت
و عبور از کینه های بی سرانجام
آنقدر بی گذشت
سالی گذشت
پر از صبوریهای فراوان
با سبدی پر از خالی نان
خدارا
نیاز شبم را
درد پاهای رفتن و نرسیدنم
به قضای یکسال نبندد آخر
سفره هفت سینم امسال
پراز کوزه هایی است خالی
از سنجد و سماق و سنبل و سبزه و سیر و سکه و سیب
با هفت سینی از عشق
زمزمه میکنم هفت بار
سبحان ا...
سبحان ا...
سبحان ا..
سبحان ا...
سبحان ا...
سبحان ا...
سبحان ا...
بهار نود تهران ی-یقین
به جای لعنت فرستادن به تاریکی شمعی روشن کن....