ومن این جمله یادم میاد تلاش می‌کنم از شیرینی ها بگم .  از لحظه بلوغ .باهمه دلهره هاش 

از عاشق شدن های کودکانه ...

که هیچ بزرگی به گرد ش نمیرسه. 

از اون انتظارهای توی برف سال‌های شصت که چشمم به راه بود تا لحظه ای همو ببینیم .    از هیجان کشف جاهای دور وتازه.. از عطش آشنایی ها و کشف راز اندام های هم ...