به این باور رسیدم که دخترانگی به همون اندازه با باکره گی پیوند داره که پسرانه گی با بکارت روح .

هردوش یکیه . 

گاهی درست دراین لحظه که گیره سر بانگین نقره ای هدیه تولدمو که دوستم با اون ظرافت خاص منطقه خودمون اومد دم در و بهم داد و تو موهای ازریشه سفید میزنم. ته وجودم پرمیزنه به اون زمان سیزده تانوزده که فاصله ای با آدمها . کلا . داشتم. و دنیایی و باور هایی که دلم برای اون دنیا .اون باور .اون اندام . حتی تنگ شده....