تصور کن‌

ازهرطرف در محاصره دشمن و دوستی ... معلوم نیس کی دشمنته کی دوستته.

اگر درقالب میهمان وارد شد .میشه وسیله هاشو گشت؟

وبه مکنونات پشت پرده پی برد ؟؟؟

البته اینهارو میپرسم ...ازخودم که این پارادوکس  جذاب رو ترسیم کنم.

بفهمیم ازکجا لطمه دیدیم و چطوری

اگه نه توان مندی های روحی روانی مو تاحدی خوب شناختم خوشبختانه...

یه روز تاریخی ...زیر پل حافظ ...دورتادور اطلاعاتی های سیاه پوش بودن با چهره های ظاهرا ماشینی بیروح ...

که یکیشون انگار بی طاقت شد ...و اومد رو خطم...بااین سوال 

که خدایی چه جوری میفهمی ؟

همون موقع در بازی ابرها باخورشید ،مست  رازو نیاز با معشوق بودم

رهبر مریخی

برام جالبه 

اینکه حجم ناآگاهی ما ازشناخت مردمانی نزدیک و در زمان ما که زمام دار امور مون شدن و به دقت ریز ریز ازشناختش ون محروم موندیم. 

مثلن فکرکنید چقدر شناخت از رهبر مون داریم . اصن درقید حیات هست. افکارش  چیه . شاید فقط ابزاری شده دردست فرزندانش. شبیه خیلی وقتهای ماپدرمادرا...

مث این میمونه که بخای شخصیت واقعی پیامبر رو یا مسیح رو بشناسی ...اونها برای سده های پیشن ...ایشان بیخ گوشمان ه .

قدرت رسانه و سیاست بشری رو  ، عمقش رو میبینید؟

قیافه م دبدنی ه ...

دیروز برای یکی ازهمکارا کلی وقت وانرژی گذاشتم . که علم سکسو لوژی  رو براش جا بندازم.  امروز داره ازهمکارم میپرسه دکتر تغذیه خوب میخام برای چاقی م....(:

حقشونه بعضی ها دربیراهه  پول خرج کنن...

منم آدم باشم به کارم برسم. و وقت و تجربه مو برای خودم نگه دارم

تاج رسید

آب زنید راه که نگار می‌رسد 

اول خرداد  سال ۱۴۰۱ ازعمر گرانمایه ما

سلام 

الهی شکر 

ازدیروز مهندس به همکارا خشم گرفت. کلی درهرفرصتی باهاش حرف زدم و رو زدم که اونهارو ببخشه. 

کاملا حق داشت . امروز براشون تخم مرغ و کره محلی و نان اوردم ... روزی حلال همیشه جواب میده. 

الان متوجه شدم اجازه داده به سرکارش آن برگردن. 

نیروی کار مصیبتی ه تا بشه تربیتشان آن کرد. 

الهی شکرت